ایران به دنبال سودهای کلان تر در افغانستان

ایران که با افغانستان بیش از 750 کیلومتر مرز مشترک دارد، طی سی سال گذشته یکی از مداخله گران اصلی و آتش بیار بزرگ جنگ در افغانستان بود و پیوسته به تقویت جناح های معینی در افغانستان می پرداخت و یکی از جناح های رقیب را تمویل و مسلح می کرد. اکنون که وضعیت امنیتی  روز تا روز بدتر میشود، ایران تلاش می کند تا از آب گل آلود ماهی مراد بگیرد.

ایران که مدتی در عراق با امریکا رویارویی داشت پس از انجام مذاکرات این تنش ها کاهش یافت . ایران در عراق به دنبال منافع خود با استقرار حکومت مقتدر شیعه می باشد و فکر می کند با چنین حکومتی می تواند در معادلات منطقه در آینده نقش مهم تری بازی کند. امریکا بعد از دو نشستی که با ایران داشت، از اعتراضات خود مبنی بر مداخلات ایران در عراق کاست و بعد امریکایی ها اعلام کردند که گراف حملات در عراق پائین آمده است. چند تن از افراد القاعده که از عراق به وزیرستان رفته و در افغانستان دستگیر شدند، اعتراف کردند که از راه ایران به پاکستان انتقال یافته و ابو ایوب المصری رهبر جنگجویان القاعده در عراق که به دیدن اسامه و الظواهری به پاکستان آمده بود، نیز اعلان کرد که از راه ایران به وزیرستان رفته است. این حرکت نشان می دهد که ایران نمی خواهد نیروهای القاعده در عراق با شیعه ها و امریکایی ها بجنگند و به این خاطر درین چند ماه بیشترین نیروهای القاعده توسط ایرانی ها به وزیرستان منتقل شدند و علت تشدید جنگ در افغانستان و پاکستان همین ازدیاد نیرو می باشد.

ایران با اینکه به دنبال تقویت بنیادگرایان طالب در غرب افغانستان است، در کنار آن نیروهای جهادی وابسته به خود را همچنان در کابل و ولایات غربی افغانستان تقویت و حمایت می کند. ایرانی ها از یکسو بد ترین و فاشیستی ترین بر خوردهایی با مهاجرین داشته و پیوسته بر آنان فشار می آورند که از آن کشور برآیند و بر زندگی آنان رحم نمی کنند و تل سیاه را همچنان پر نگه می دارند و از سوی دیگر تازه تصمیم گرفته است تا بار دیگر اردوگاه شمس آباد را فعال بسازد. این اردوگاه که در زمان تجاوز روسها به خاک افغانستان کلان ترین اردوگاه در ایران به حساب می آمد و بعد از سقوط دولت نجیب تمام مهاجرین از آن برآمده به افغانستان برگشتند یا در شهرهای دیگر ایران پراکنده شدند، این اردوگاه به وسیله نیروهای امنیتی ایران کاملاً ویران شد و حال دولت ایران تصمیم برپایی دوباره آن را گرفته، گزارش هایی میرسد که روزانه چندین لاری بار از مهاجرین مناطق غربی افغانستان به این اردوگاه سرازیر می شوند و از مدتی به این سو سرگروپ های زمان جهاد را در بیرجند جمع کرده و در کنار عده ای از قوماندانان طالب به آنان نیز امکانات میدهد. ایران بار دیگر می خواهد تا از میان این افراد که در اردوگاه متمرکز میشوند، چون گروپ های سابق حزب اللهی نیروی مسلح قوی بسازد و در معادلات بعدی قدرت آنها را به سود خود استعمال کند. ایران جاده میان مشهد و هرات ، زابل و زرنج را پخته کاری کرده، برای هر دو ولایت برق داده و به شهر زرنج آب نیز رسانده است و حال تصمیم دارد که برای ولایت فراه هم برق بدهد و هم جاده 120 کیلومتری میان طبسین – فراه را قیرریزی کند و به این صورت فراه را با بیرجند وصل کند. تمام این تلاش ها نشان می دهد که ایران به فکر آنست که اگر روزی تجزیه ای در افغانستان به وجود آید، سهم خود را به آسانی بگیرد. اخیراً مجله ی اتلانتا  در امریکا نفشه جدید منطقه را چاپ کرده که در آن غرب افغانستان به ایران یا پارسیا تعلق گرفته است. ایران علاوه به آنکه اصل فعالیت های مسلحانه افرادش را در غرب افغانستان سازماندهی می کند، در کابل نیز بیشترین نفوذ میان قدرت حاکمه داشته، در میان رسانه های افغانستان از نفوذ بالای بر خوردار می باشد، رد پای ایرانی ها را می توان در بسیاری از تلویزیون ها، رادیوها و نشرات چاپی به روشنی دید. تا جایی که به خاطر این نفوذ مدیران بعضی از روزنامه آن را تحمل نکرده ، استعفا می دهند. ایران به افغانها کتاب کمک می کند و ظاهراً به فکر بالا رفتن سطح و سواد فرزندان افغان اند اما در خود ایران شهریه را دوچند می سازد و به بهانه های مختلف راه ورود اکثر اطفال را به مکاتبش می بندد. ایران در درون ارگ هم نفوذ دارد و گاهی چای پولی ارگ را هم می پردازد و به این خاطر است که امرالله صالح از مداخلات ایران در همزبانی با خارجی ها یاد می کند ولی کرزی خود را بی خبر می اندارد و از آن انکار می کند. شورای نظار و جمعیت ربانی نیز در روابط نزدیکی با ایران قرار دارند و از زمان درگیری آنها با طالبان مورد حمایت ایران قرار دارند.  به این خاطر ایران مترصد فرصت است و تا آنزمان کوشش می کند تا از ترانزیت میان چاه بهار و زرنج، از سرک حلقوی میان مشهد و تاشکند، از دریای هریرود جهت انتقال آب آمو به غرب ایران و بر صدر همه از آب دریای آمو بیشترین سود را ببرد و همچنان تنور جنگ را به نفع خود در افغانستان گرم نگهدارد و مترصد فرصت های  کلانتر و طلایی تر باشد.