نشریه پیشرو

سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی مدیر مسوول نورانی

نشریه پیشرو

سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی مدیر مسوول نورانی

گروپ های مسلح همچنان در شمال کشور بدمستی می کنند

    خطر تروریزم و بازگشت درگیری های طالبان با نیروهای ائتلاف و آیساف در جنوب و شرق کشور عمدتاً توجه تمام رسانه های ملی و بین المللی را به خود معطوف ساخته، ولی کمتر توجه به وقایعی شده است که هر روز در شمال کشور رخ می دهد، و مردم را نگران ساخته است.

     شمال که بعد از سقوط طالبان در مقایسه با جنوب کشور منطقه ی نسبتاً امن تری محسوب می شد و خطر حملات تروریستی و انتحاری کمتر در آن وجود داشت، اما از همان زمان دارای میزان بالای جرایم و جنایت از قبیل سرقت، کشتار و رهزنی بود. با آنکه نیروهای ناتو در تمام ولایات شمال حضور دارند و پولیس و اردوی ملی از کمیت بیشتری برخوردا اند، اما فغان مردم از عدم امنیت و حضور جنگ سالارانی که سال ها حاکمیت خودکامه داشته و عوامل اساسی بی امنیتی را درین ولایات تشکیل می دهند، بالاست. تصور می شد که با به میان آمدن حکومت مرکزی، تشکیل پارلمان، رشد اردو و پولیس ملی و گسترش نیروهای آیساف و توجه جامعه جهانی امنیت بیشتری تامین و بساط این جنگ سالاران برچیده شود. تصوری که نه تنها تحقق نپذیرفت که بی امنیتی روز به روز مردم را بیشتر تهدید می کند. 

    رهزنی هایی که درین اواخر در شاهراه مزار-کابل، کندز و -مزار-فاریاب به تکرار صورت می گیرد به ویژه در کوتل رباطک سمنگان که دزدان با یونیفورم پولیس شاهراه ملبس بوده، کسی احساس آرامش نمی کند.

    سرقت های شبانه در برخی از ولایات حتا در مراکز این ولایات که به کمبود پولیس هم مواجه نیستند، سبب شده تا مردم در بعضی محل ها تا صبح به گزمه بپردازند تا از شر دزدان در امان باشند.

    غصب ملکیت های مردم توسط تفنگ سالاران به ویژه در جریان تجاوز شوروی و جنگ های تنظیمی که مجبور به ترک محل های خود شده بودند، سبب شده تا مردم این مناطق یا به خانه های شان برنگردند و اگر هم جرئت بازگشت کنند، باید بهای این جرئت شان را با جان و ناموس شان بپردازند. هرچند دولت درین زمینه احکام و فرامینی هم صادر کرده، که راه به جایی نبرده اند.

      حاکمیت جنگ سالاران هنوز هم در بسیاری از مناطق شمال و شمال شرق پابرجاست، اما با شیوه های دیگر، به این معنی که در گذشته اکثراً به شکل خود سر حاکمیت داشتند اما اکنون در پست های حساس دولت به شکل حاکمان گماشته شده از سوی دولت مرکزی بر ولایات شمال قدرت میرانند. اگر انگشت انتقاد از سوی گماشتگان حکومت مرکزی مبنی بر دخالت در فساد اداری یا اتهام حمایت از زورمندان متوجه شان می گردد با جرئت  زیاد، حکومت مرکزی را تهدید می کنند که با خطر چون حکومت های گذشته که از سوی قومندانان سقوط نموده بود، مواجه خواهد گشت.

    موجودیت زندان های شخصی که از سوی منابع حقوق بشر مورد تایید قرار گرفته، نمادی از خودکامگی این تفنگ سالاران است.

   شمال از حملات تروریستی یا انتحاری، و یا به آتش کشیدن مکاتب، نیز در امان نبوده که در مورد مکتب سوزی اکثراً گروپ های مسلح مسوول اند.

     بسیاری از آنان با آنکه سلاح های ثقیله زنگ زده خود را به پروسه دی دی آر سپرده اند، ولی سلاح های جدید و بهتر شان را برای "روز مبادا" نگهداشته اند و حتی شایعه است که به خریداری سلاح های نو پرداخته و آن را میان افراد خود توزیع کرده اند.

    اختطاف کودکان و زنان به روال عادی مبدل شده که اکثراً توسط باندهایی که از حمایت قدرتمندان برخوردار اند، صورت می گیرد که حتا عاملین چنین قضیه ها با آنکه شناسایی و دستگیر می گردند، ولی پسانتر به اثر مداخله همین زورمندان رها می گردند. به گونه ی مثال، اختطاف کنندگان رحیمه در کندز، سنگسار کنندگان آمنه و تجاوز بر یک دختر در بدخشان، اختطاف صنوبر 15 ساله در علی آباد کندز که با سگ جنگی تبادله شد، همه و همه مشت نمونه خروار است که عرصه زندگی را بر مردم تنگتر و روز شان را تیره و تار ساخته است.

نظرات 1 + ارسال نظر
طارق 1385/10/02 ساعت 02:14 ب.ظ

کاش در نوشته خود از جنایات پیرمقل که همین حالا هم بر گرده مردم سوار است، یادآوری می کردید. باید جنایات پیرمقل ها و امثال آنان افشا شود. و من فکر می کنم این شهامت را تنها از نشریه ی شما می توان انتظار داشت. نشریات دیگر که برای جنگسالاران می نویسند و یا هم با گل آنان را نوازش می دهند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد