نشریه پیشرو

سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی مدیر مسوول نورانی

نشریه پیشرو

سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی مدیر مسوول نورانی

یگانه

 از نورانی

 

 شکوفه هـا به سلام سحـر روانه شده

شرار شعـله، نگاه هـای جاودانه شده

سلام ما به تب و تــاب آفـتاب، رسان

که سیبل جان تو از هر کجا، نشانه شده

من استوار بــرین صـخره، پای باور تو

شهاب اشـک بـه پاهات، دانه دانه شده

زموج شط نهنگ خیز عـشق، مدیونم

درود و درد من اینگونه، عاشقانه شده

نگاه سرخ که بر فرق موج می تازد

سرود فتح او، آوای هـر کـــرانه شده

ستاره ایکه سحر رخ به آفتاب نهاد

چراغ روشن تاق و سـریـر خانه شده

مرا قسم به سکاندار رزم و این پیمان

که پای شب بنویسم، شفق جوانه شده

سبک سرانی که در دشت راز، بی هیچ اند

شکوه نام تو، بر یک یکی بهانه شده

و من بهانه شکـن باشـم و بهانه ستیز

فروغ سرخ کلامم، ببین که تازیانه شده

مگو که لانه ی خفاش، بی فروغ و بی رنگ است

که سردی ویژه ای خفاش و هرچه لانه شده

ببین چگونه یلان، در کــمند راز من اند

دلاورانی که یک یک، همای آشیانه شده

چه آشیانه که چون قوغ درد، بیتاب است

به چشم اهل ظفر، بنگری یــگانه شده

یگانه ایکه سکاندار نــور و شور و امید

چراغدار حقایق، تـــلالوی شبانه شده

به بارگاه حقیقت، جــواب راز من این

که درد شعر من، آهنگ هر تـرانه شده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد