نشریه پیشرو

سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی مدیر مسوول نورانی

نشریه پیشرو

سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی مدیر مسوول نورانی

مشت نمونه ی خروار

 

دو قومندان امنیه:

                            

اخیراً از سوی وزارت داخله اعلان شد که دو قومندان امنیه که در ولایات وردگ و دایکندی به وظیفه ی شان خوب عمل نکرده بودند، از کار برکنار شدند. این خبر بسیار جالب بود. بسیاری فکر میکنند که اگر قرار باشد با این معیار افراد را از کار برکنار کنند، در اداره کشور کسی باقی نخواهد ماند و همگی این گفته را زمزمه میکنند که درآنصورت "در شهر هر آنکه هست گیرند".

 

دوبار معجزه:

آقای مصطفی ظاهر وقتی در مورد پدرکلانش با تلویزیون ملی مصاحبه میکرد، گفت که بابایش دو بار چیزی چون معجزه را به نمایش گذاشته و آن اینکه حین ورودش به کابل و در زمان دفنش باران رحمت بارید. چون معجزه کار پیغمبران است، معلوم میشود که آقای مصطفی بعد از پیوستن به جبهه ملی، ریش گذاشتن و مقولات اسلامی را قلقله کردن، درسهایش را از برادران خوب نیاموخته که دررسای بابایش این گونه ناشیانه ابراز نظر می‌کند. این در حالیکه بابایش هیچوقت چنین ریش نماند و چنین اکت و اداهایی از خود به نمایش نگذاشت و میتوان بابایش را از این منظر نمره ی خوبی داد.

 

مدال به زنده‌ها و مرده ها :

 قرار است که کرزی در 28 اسد برای حدود شش صد نفر از قومندانان و رهبران تنظیم ها مدال توزیع کند. گفته میشود که این طرح را آقای سیاف پیش کشیده. اینکه در این لست چه کسانی حضور دارند تا حال افشا نشده است، اما مردم از همین اکنون می دانند که آقای کرزی به چه کسانی مدال خواهد داد. زیرااو همیشه از کسانی تمجید کرده که با اعتراضات گسترده‌ای مردم از زوایای مختلفی روبه رو بوده اند.

 

23 زن و مرد کوریایی:

طالبان 23 زن و مرد کوریایی را در جاده قند هار- کابل به گروگان گرفتند که سر و صدای بسیاری را خلق کرد. طالبان خواهان رهایی جنگجویان شان از قید زندانهای دولت و امریکایی ها شدند و بعد دو نفر را کشتند. اینبار عکس العمل مردم در برابر این گروگانگیری بشدت ضعیف بود در حالیکه وقتی در جریان انتخابات خانم کلمینتینا را گروگان گرفتند، زنان تظاهرات کردند و حتی گفتند که عوضش حاضر اند گروگان شوند. اینکه چرا حال این مسئله واکنشی ندارد، دلیلش این است که مردم شدیداً از خارجی ها ناراضی هستند و تمام وعده های شانرا دروغین فکر می کنند به این خاطر گفته اند: «آنچه کشت می کنی همان را می دروی.»

 

مولانا فضل الرحمن دموکرات شد:

مولانا فضل الرحمن رهبر جمعیت علمای اسلام پاکستان که یکی از حامیان سر سخت طالبان به حساب می آید، گفته است که حاضر است میان غرب و طالبان میانجی گری کند، وی که خود را دموکرات نامید، اکنون رهبر اپوزسیون در پارلمان پاکستان می باشد. همه بر این باورند که احزاب اسلامی در پاکستان به نحوی با شبکه های استخباراتی آن کشور در تماس بوده و اپوزیسون گویی های شان بیشتر به جنگ زرگری شباهت دارد تا واقعی. وی قبلاً هم یکبار د موکرات شده بود و با پیپل پارتی بی نظیر بوتو متحد گردید. حال که بار دیگر قرار است بی نظیر در سیاست های پاکستان داخل گردد به گمان اغلب صدراعظم شود، بار دیگر مولانا را دموکرات می سازد تا اگر در ائتلاف های بعدی برایش جای داده شود.

 

نارنجی گرایی:

اخیراً نارنجی گرایی در مطبوعات و بخش های خصوصی فوق العاده زیاد شده است. این رنگ بعد از «انقلاب نارنجی» اوکراین بسیار تبلیغ شده، گفته می شود که رنگ نظم نوین ایالات متحده امریکا نارنجی است. این رنگ را رسانه های بسیاری در لوگو های خود بکار میگیرند و در کنج و کنار شهر لوحه های زیادی با بکگروند نارنجی نصب شده اند. بعضی از سایت های انترنیتی نیز حداقل نوار نارنجی را بر سر لوحه شان هموار می سازند، کاریکه«8 صبح» کرده است.

 

مواد مخدر:

  امسال اعلام کردند که عطامحمد نور والی بلخ کشت تریاک را کاملاً ریشه کن کرده است، در حالیکه سال گذشته این ولایت بعد از هلمند و بدخشان بیشترین تولید تریاک را داشت. بسیاری می پرسند که والی بلخ چرا پارسال دست به این کار نزد و امسال که تریاک به نرخ ارزانی در بازار به فروش می رسد و تورم تریاک بیداد میکند، مثلیکه مردم هم چندان رغبتی به کشت آن نداشتند، به این کار مبادرت ورزید. این چلنج را در سال های آینده هم پیش رو خواهیم داشت که آیا واقعاً والی ها مخالف مواد مخدر اند؟

 

قوم گرایی:

در ولایت فراه، مخصوصاً در مسیر راه فراه – فراهرود که از میان ولسوالی بالابلوک می گذرد، بی امنیتی های شدیدی در جریان است. مخالفان دولت در این مسیر افراد معینی را از موتر پائین کرده، یا می کشند و یا باج میگیرند. اخیراً گزارشات می رسد که اختلافات در این منطقه روز تا روز رنگ بیشتری قومی گرفته. زیرا یکتن از اطرفیان کرزی  که منسوب به خانواده خاص بارکزایی است، از سوی نورزایی ها (80 در صد پشتون های فراه نورزایی اند) متهم میگردد که این فرد در برابر آنها، خانواده های معین قومی خود را مسلح می سازد و امتیازات خاصی را برای شان حواله میدارد و در برابر آنها قرار میدهد. این در حالیکه اکثریت بارکزایی ها از این کار این فرد ناخشنود اند، لذا این غایله با چنین دید و تفکری هر روز عمیقتر شده، رهگیری، قتل و غارتها را افزایش میدهد و بسیاری میگویند: «هرچه کنی به خود کنی، گرهمه نیک و بد کنی – کس نکند به جان تو، آنچه بدست خود کنی».

 

سفر کرزی:

حامد کرزی اخیراً به دعوت بوش به امریکا سفر کرد و در کمپ دیوید مورد استقبال قرار گرفت. بسیاری این سفر را تجدید تعهد امریکا نسبت به افغانستان ارزیابی نموده، در باره آن تبلیغات وسیعی را به راه انداختند. این در حالیکه «تعهدات امریکا نسبت به افغانستان» مربوط به سیاستهای دراز مدت امریکا میباشد که با استراتیژی آسیایی آن خوانایی دارد. زیرا اگر کرزی و بوش هر دو در قدرت نباشند، باز هم امریکا به «تعهداتش» استوار خواهد ماند، چون با این تعهدات میتواند به استراتیژی آسیایی اش خدمت کند.

این سفر موضع مشخص کرزی را در میان حریفان سیاسی اش استوارتر ساخت، بوش با این دعوت نشان داد که چنانچه در گذشته حامی آقای کرزی بوده، بازهم به چنان حمایتی ادامه خواهد داد.

بسیاری معتقد اند که آقای کرزی یکی از کاندیدان دوره بعدی ریاست جمهوری میباشد و به این خاطر حمایت امریکا را باز هم در پیروزی اش حتمی میداند و از این رو حواریون رئیس جمهور با این سفر بی‌نهایت خوشحال هستند.  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد