نشریه پیشرو

سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی مدیر مسوول نورانی

نشریه پیشرو

سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی مدیر مسوول نورانی

فاجعه آفرینان، ادعای بحران زدایی دارند!!

از چندی به این سو که فهیم از معاونیت کرزی حذف گردید و مناسبات جان و جگر بودن میان جمعیت و کرزی مقداری کاهش یافت، یکباره واویلا به راه افتاد که کرزی تصمیم دارد، مجاهدین را از گردونه ی قدرت حذف نماید. این در حالیکه هم اکنون این فغانزن ها بیشترین کرسی های قدرت را در اختیار دارند. اینان در قدم اول، تنظیم ها را مجاهدین می نامند و بعد آنرا به جمعیت و شورای نظار خلاصه می سازند و اگر نه همین حالا 90 در صد کرسی های قدرت بدست تنظیم ها می باشد. معاون اول و دوم رییس جمهور، جمعیتی و وحدتی اند، خود کرزی جبهه نجاتی است. رییس ولسی جرگه و مشرانو جرگه جمعیتی و جبهه نجاتی می باشند. محقق، سیاف، ربانی، کاظمی، اکبری، جاوید و... رهبران ارشد جهادی، عضو پارلمان و بسیاری در رأس مهمترین کمیسیون های پارلمانی قرار دارند، معاونین ولسی جرگه و مشرانو جرگه  جهادی اند. حزب اسلامی بیش از 30 نفر، جمعیت اسلامی و شورای نظار بیش ازین و اتحاد اسلامی در همین حدود در پارلمان عضو دارند. وزارت های دفاع، داخله، آب و انرژی، پارلمانی، اطلاعات و فرهنگ، ترانسپورت، عدلیه، مهاجرین، زنان، حج و اوقاف و صحیه هم مربوط به تنظیم های جهادی اند؛ فهیم، بسم اله خان و دوستم در مدارج عالی نظامی قرار دارند. والی های ننگرهار، بدخشان، قندوز، سمنگان، بغلان، بلخ، قندهار، کنر، پکتیا، فراه، نیمروز، هلمند، هرات، غور، بادغیس، قلات، کابل وغیره همه جهادی می باشند و تمام اینان تعهد شان نسبت به دولت به تنظیم های شان بیشتر بوده، همه از حمایت حامی  بزرگ دولت (ایالات متحده امریکا) برخوردار می باشند. تمام این تنظیم ها دارای نشریه، حتی رادیو و تلویزیون بوده، دفتر و دیوان دارند و به وسیله کرزی ارج می شوند و امریکایی ها و  انگلیس ها هم آنها را قدر و عزت می کنند. مخصوصاً امریکایی ها که بار اول به وسیله شورای نظار و جمعیت پای شان در افغانستان باز شد، تصاویب کنفرانس بن را پذیرفتند و دولت های بعدی تا امروز را سروصورت دادند.

این برای همه سؤال است که اگر در شرایط کنونی تنظیم  های جهادی در قدرت نیستند، پس چه کسی سکان قدرت در افغانستان را در دست دارد، زیرا اطرافیان کرزی را در ارگ نیز همین جهادی ها می سازند و اگر فکر می کنند که ارگ هم فاقد صلاحیت در امور مملکت است، پس چرا اصل مسئله را مطرح نمی سازند؟ در میان تنظیم ها به روی روابط خارجی اختلافاتی وجود دارد، زیرا در زمان جنگ با طالبان، جمعیت، وحدت و دوستم به وسیله روسیه، ایران، تاجکستان، ازبکستان و هند حمایت و سرپرستی می شدند، در مقابل، طالبان و حزب اسلامی مورد حمایت پاکستان، امارات، امریکا، انگلیس و عربستان سعودی قرار داشتند و گرچه فهیم و دیگر رهبران شورای نظار دعوت امریکا به مداخله در افغانستان را پذیرفتند و با گیرول شیرون  و تامی فرانکس به این نتیجه رسیدند، اما امروز بیشتر از آنچه در قدرت شریک هستند، خواهان آن می باشند، ولی امریکا به عنوان برترین قدرت، مطمئناً هر چه بخواهد همانطور تصمیم خواهد گرفت و آقای کرزی هم باید آنرا بپذیرد، زیرا حامی نظامی و پولی افغانستان می باشد.

اینکه  می گویند افغانستان را بحران فرا گرفته، این بحران در آن نیست که مثلاً  جمعیت و شورای نظار طبق دلخواه شان در قدرت شریک نیستند و اگر آنها مثلاً رییس جمهور شوند، بحران حل می گردد، زیرا این جمع مدتی آنطور که دل شان میخواست در قدرت بودند و مردم مزه قدرت رانی شانرا چشیده اند. حضور طالبان در بسیاری از نقاط کشور، هر روز بخشی از زندگی را فلج می سازد، حضور امریکایی ها و ناتو در افغانستان است که می خواهند افغانستان را با منافع خود بحرانی سازند و تا زمانیکه این دو مسئله حل نشود، ممکن نیست از بحرانی که عالیجنابان نام می برند بیرون شد، بحران، خود اینان در ساختار قدرت کنونی اند که جز اختلاس، رشوه، چور و زور گویی چیز دیگری را نمی شناسند.

 اینان علت پیشرفت طالبان را در عدم حضور خود در قدرت می نامند و همیشه شعار می دهند که ما مجاهدین جنگ در افغانستان را می دانیم و باید در برابر طالبان قرار بگیریم، در حالیکه مردم فراموش نکرده اند که همین ها در جنگ میان خود چگونه دمار از روزگار مردم بر آوردند و در جنگ با طالبان به کجا رسیدند و اگر امریکا در یازده سپتامبر به سر وقت شان نمی رسید، تا کجا ها عقب نشینی می کردند!!

کشوری که در آن نیروهای خارجی با تمام قدرت و قوت حضور داشته باشد و مردم خود کشور نتوانند بر سرنوشت شان تصمیم بگیرند، نیروهای جاهل طالب با حملات پیوسته روز تا روز زندگی مردم را خراب و خرابتر سازند و تنظیمی هایی که در دولت و بیرون از دولت قدرت می رانند، خود را بالاتر از همه دانسته و هر چه دلشان بخواهد، انجام دهند، جز فقر، تیره روزی، مرگ و مرض، بیکاری، فساد و رشوه،  چور و چپاول، قتل و کشتار، مواد مخدر، اقتصاد مافیایی، مداخلات ایران و پاکستان، جرم و جنایت، چه چیزی را باید انتظار داشت، آیا با غصب کل قدرت به وسیله این تنظیم ها انتظار روز بهتر و یا بدتری را باید داشت؟ و آیا تنظیم  ها بخش اعظمی از بحران کنونی نیستند و آیا می شود با بحران زا ها، بحران را مهار کرد؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد