نشریه پیشرو

سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی مدیر مسوول نورانی

نشریه پیشرو

سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی مدیر مسوول نورانی

پیشرو شماره ۲۰ سنبله ۱۳۸۶

جنایت به خاطر نفت!

 

 جهان سرمایه داری برای بقای خود از جمله به انرژی اشد ضرورت دارد که رایج ترین نوع انرژی، همان انرژی  فسیلی و ذغال سنگ بوده و ذغال سنگ به علت آلوده نمودن بیش از حد طبیعت (که البته برای سرمایه داری آلوده نمودن طبیعت در مقابل به دست آوردن سود مفهومی ندارد) و قیمت بلند استخراج آن زیاد مورد استفاده نمی باشد. در حال حاضر نفت، گاز و ذغال سنگ 80 فیصد از انرژی مصرفی جهان را تأمین می کند. ذخایر عظیم نفت در کشورهای ایران، خلیج فارس، عراق، عربستان سعودی، امریکای جنوبی، امریکا، کانادا، روسیه، افریقای جنوبی، لیبی، نیجریه، ونزوئلا، خلیج مکزیک و دریای شمال قرار دارد.

امپریالیزم جهانی مخصوصاً شرکت های بزرگ نفتی و غول های سرمایه  جهت به دست آوردن منابع فراوان نفتی جهان حاضر است به هر عملی از جمله تجاوز مستقیم و آشکار دست بزند.  تجاوز آشکار امریکا و متحدانش به عراق و افغانستان تحت عنوان مبارزه علیه تروریسم، یکی از شگردهای سرمایه داریست تا با تحمیق مردم، پلان های استراتیژیک و دراز مدت خود را در منطقه پیاده نماید که یکی از این پلان ها، دسترسی  به نفت و گاز کشورهای آسیای میانه، خلیج فارس و منطقه بزرگ نفتی خاورمیانه است.

تقاضای نفت برای به حرکت در آوردن چرخ سرمایه  در سال 1970 روزانه 56 ملیون بشکه (هربشکه معادل 159 لیتر) بود، اما این رقم با افزایش انباشت سرمایه و ایجاد فابریکه های صنعتی متعدد تولیدی در سراسر جهان مخصوصاً رشد حیرت انگیز اقتصاد چین، در سال گذشته به 85 ملیون بشکه در روز رسید که بیانگر رشد 52 فیصدی تقاضای نفت در فاصله زمانی سه دهه می باشد. قابل ذکر است که ارزش سالانه نفت خام معامله شده در بازارهای جهانی بیش از یـک تریـلیون (هزار ملیارد) دالر است و بخش مهمی از اقتصاد جهانی را به خود اختصاص می دهد. یکی از دلایل عمده افزایش شدید قیمت نفت را می توان در رقابت های  امپریالیستی جهت غصب بازارها و ذخایر نفت خام کشورهای منطقه و جهان یافت. دلایل دیگر آن را می توان تقاضای بالای چین به نفت، سیاست کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) و مخصوصاً رویدادهای بعد از حملات 11 سپتامبر و تجاوز آشکار امریکا به عراق  و افغانستان بخاطر پلان های استراتیژیک و دراز مدت آن در منطقه دانست. 

افزایش پیاپی و بی حد و حصر قیمت نفت خام در بازارهای جهانی سودهای هنگفت و باور نکردنی  را به جیب شرکت های فراملیتی، کنسرسیوم های نفتی و کمپنی های بزرگ نفتی واریز می نماید. به طور نمونه می توان از سود شرکت اکسون موبیل که یکی از شرکت های بزرگ غارت کننده نفت کشورهای آسیای میانه و روسیه می باشد، نام برد که  در سال 2005 به 36 ملیارد دالر رسید و جالب اینجاست که این سود در سه ماه اول سال گذشته به بیش از پنج ملیارد دالر رسید. همچنان سود شرکت نفتی فراملیتی  انگلیسی – هلندی «رویال داچ –  شل» در سه ماه اول سال گذشته به هفت ملیارد دالر رسید. 

کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) که شامل کشور های  ایران، عربستان، عراق، کویت، الجزایر، اندونیزی، لیبی، نیجریه، امارات متحده عرب و ونزوئلا می باشد، بیش از 76 فیصد کل ذخایر نفت جهان را در اختیار دارند. از میان اعضای سازمان اوپک تنها 4 عضو آن خارج از منطقه خاورمیانه قرار دارد. کشورهای خاورمیانه بیش از 63 فیصد از ذخایر نفت خام جهان را در اختیار دارند و همچنان روزانه بیش از 20 ملیون بشکه نفت مصرفی جهان را تأمین می کنند. حضور نیروهای نظامی امریکا در ترکیه، کویت، عربستان سعودی، عراق، افغانستان وغیره و تهدید های پیاپی امریکا به  ایران نشانگر آن است که نیروی نظامی امریکا به سرکردگی بوش، به حیث مدیر عامل کمپنی های نفتی در این مناطق عمل می نماید.

علاوه بر دلایل فوق جهت بالا رفتن بی رویه قیمت های نفت خام و گاز در سطح جهان، رقابت های خصمانه انحصاری جهت ادغام کمپنی های بزرگ نفتی، کاهش روز افزون ذخایر نفت و گاز (زمزمه هایی مبنی بر کاهش منابع در بخش های نفتی غیر عضو در اوپک همانند خلیج مکزیک و دریای شمال به گوش می رسد) و تقاضای  روز افزون به آن،  باعث افزایش بی رویه قیمت های نفت و گاز در بازار جهانی گردیده است که تأثیر مستقیم آن را می توان بر توده های فقیر و مخصوصاً طبقات زحمتکش جهان  به وضوح مشاهده نمود. صعود سرسام آور قیمت مواد نفتی مخصوصاً پترول و گاز مایع طی هفته های اخیر در شهر کابل  از این دایره خارج نمی باشد.

علاوه بر دلایل فوق مبنی بر صعود قیمت مواد نفتی و گاز در سطح جهان، بورژوازی کمپرادور یا همان دلالان سرمایه نیز با ایجاد انحصارات و استفاده از سیاست دمپنگ جهت ورشکست نمودن رقبا، در واقع میخواهد بازار را در اختیار گرفته و بعد از ورشکست نمودن رقباء،  یکه تاز میدان فروش گردد. بورژوازی کمپرادور با این عمل خود نه تنها خرده بورژوازی را به سمت طبقات زحمتکش که جز نیروی کار خود، چیزی برای فروش ندارد، می راند بلکه راه ورود سرمایه های خارجی را به کشور باز نموده تا علاوه بر ورشکست نمودن بورژوازی ملی و صنایع نوپای کشور، نوع  اقتصاد مصرفی را نیز رونق دهد.

دولت کرزی از یکطرف با تبلیغ نظام اقتصاد بازار آزاد، به عنوان یگانه اقتصاد مؤثر برای رشد اقتصادی کشور و از جانب دیگر دخالت بی مفهوم و کاذب دربخش هایی از اقتصاد، می خواهد با صف های طولانی توزیع که ساعت ها وقت هموطنان ما را تلف می سازد و بازدید نمایشی وزیر تجارت از جریان توزیع آن (که این خود یکی از شگردهای تبلیغ اقتصاد بازار جهت بدنام نمودن اقتصاد پلانیزه و مرکزی می باشد)، نه تنها در  تبلیغ نوع اقتصاد مصرفی همکار بورژوازی مخصوصاً بورژوازی کمپرادور است، بلکه حتی میخواهد با این عمل خود خوش خدمتی هرچه بیشتری را به نفع ترویج بازار آزاد بازی نموده و دین خود را در قبال ایجاد نوع نظام اقتصادی وابسته، مصرفی و بیمار، ادا نماید.     

نظرات 2 + ارسال نظر
نوری 1386/07/14 ساعت 10:31 ق.ظ http://pandc.blogfa.com

سلام
گفتمان امپریالیسم و سرمایه داری دیگر قدیمی شده برادر!

[ بدون نام ] 1386/07/23 ساعت 09:48 ق.ظ

با سلام!

واقعاً متاسفم.

آقای نوری با کدام فکر، این نظر را داده است. چرا باید به گفته آقای نوری گفتمان امپریالیزم و سرمایه داری قدیمی گردد؟ آیا در جهان طرح نو اقتصادی- سیاسی بنا گردیده است که ما خبر نداریم.

برای آگاهی آقای نوری باید عرض بدارم که امپریالیزم ۵ مشخصه دارد:
۱- مشخصه اول آن ادغام سرمایه مالی با سرمایه بانکی یعنی الیگارشی مالی که به وضوح می توان نمونه های آن را در بانک جهانی،‌صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی مشاهده کرد.
۲- مشخصه دوم آن صدور سرمایه است که نمونه های واضح آن البته در افغانستام ایجاد شرکت های مخابراتی روشن، افغان بیسیم، ایجاد AIC یا افغان انوسمنت کمپنی و هزار شرکت تولید کننده دیگر که در آن سهم سرمایه گذاری های خارجی نزدیک به ۵۰ فیصد می باشد. دلیل آن هم واضح است. در این نمونه کشورها، نیروی کار ارزان است. مواد خام فراوان و بازار های وسیع وجود دارد.
۳- مشخصه دیگر امپریالیزم ایجاد تراست ها، کنسرسیوم ها، سندیکا ها و کارتل هاست. اگر یکبار به شرکت های بزرگ تولیدی در عرصه های مختلف توجه شود، این مشخصه هم بسیار واضح به نظر میخورد.
۴- مشخصه چارم امپریالیزم طفیلی گری و گندیگی آن. امپریالیزم سرمایه داری محتضر است.
۵- مشخصه پنچم آن تقسیم مجدد جهان است و علت جنگ های جهانی اول و دوم غیر از تقسیم جهان به شکل جدید آن و رسیدن سهمی از بازار های مواد خام برای آن عده از کشورهای سرمایه داری که تازه قدرتمند گردیده است، چیز دیگر نبوده است.

وقتی انسان مشخصه های امپریالیزم را مشاهده میکند، به یک نتیجه میرسد و آن اینکه نه تنها مقوله های امپریالیزم و سرمایه داری کهنه نشده است بلکه معاصر ترین مقوله ها و مهمترین مقوله های مطرح در قرن بیست و یک است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد