نشریه پیشرو

سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی مدیر مسوول نورانی

نشریه پیشرو

سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی مدیر مسوول نورانی

نشریه پیشرو شماره ۲۱ عقرب ۱۳۸۶

مشت نمونه ی خروار

 

 فرار از زیر چوبۀ دار:

 بالاخره دولت افغانستان تصمیم گرفت که 15 تن از جنایتکاران را اعدام کند. این افراد متهم به قتل و اختطاف بودند. درین میان فردی به نام تیمور (کسی که کلمنتینا را ربوده بود)، معجزه آسا قبل از رسیدن به چوبه ی دار فرار کرد و زنده ماند. داستان فرار و یا فرارهای این شخص تا هنوز روشن نشده است و معلوم می شود که به جاهای بلندی در ارتباط می باشد. مردم می پرسند که این همه جنایتکار که فرمان قتل ملیون ها آدم را داده اند، چطور در ارگانهای مختلف قدرت حضور دارند و کسی برای شان چیزی گفته نمیتواند، ولی این چوچه جنایتکاران را اعدام می کنند؟

   

مشرف برد:

مشرف بار دیگر برای پنج سال رییس جمهور پاکستان شد. مشرف زمانی قدرت را به دست گرفت که نوازشریف با گروپ سرمایه داران "اتفاق" اش بیشتر تمایل به انعقاد قرار داد با انگلیسها داشت . کودتای مشرف بر ضد او در حقیقت این را به رهبران پاکستان نشان داد که در قدم گذاردن های شان مقداری سنجیده تر گام بردارند و به این خاطر تا چوبه ی دار هم برده شد که ظاهراً توسط عربها نجات یافت و به عربستان سعودی تبعید گشت و به دنبالش بینظیر بوتو هم به امارات متحده گریخت و هر دو درین هفت سال چنان خاموش بودند که صدای از آنان برنخاست. آخرین تلاشهای بینظیر به خاطر دستیابی به قدرت درجه دوم در پاکستان باز هم مورد قبول قرار نگرفت. مشرف چند روزی با چودری افتخار، قاضی القضات آن کشور شاخ به شاخ شد و او را برکنار کرد که با اعتراض شدید حقوقدانان آن کشور روبرو شد. بعد شورای قضات پاکستان دوباره قاضی را بر مسند قدرت سوار کردند و قاضی ناگهان اعلان کرد که مشرف می تواند با یونیفورم نظامی خود را کاندیدای کرسی ریاست جمهوری نماید، که این خود به نحوی تبانی میان آن دو را به نمایش می گذارد و عده ای معتقد اند که این تبانی به نحوی با هماهنگی هایی میان امریکا و انگلیس رابطه می گیرد، زیرا امریکاییها از مشرف حمایت می کنند و به اینصورت مشرف خود را کاندید کرد و با 257 رأی این کرسی را به دست آورد و قرار است تا چند روز دیگر ستره محکمه این را را تأیید و بار دیگر مشرف برای پنج سال دیگر با حفظ سمت فرماندهی کل نیروهای پاکستان رییس جمهور آن کشور شود.

 

امرالله صالح :

 امرالله صالح رییس امنیت ملی کشور که در گذشته یکی از فعالان شورای نظار و متعهد به احمدشاه مسعود بود، چند روز قبل، از مداخلات ایران در امور افغانستان حین پاسخ دادن به سؤالاتی در ولسی جرگه یاد نمود. این بار اول است که او چنین ابرازی می نماید، زیرا طرفداران شورای نظار در نزدیکی با ایران مشهور بوده و در زمان جنگهای ضد طالبان، ایران یکی از کمک دهندگان اصلی به مخالفان طالبان بود. صحبت های اخیر رییس امنیت نشان می دهد که باد شرطه ای ایران سمتش را عوض کرده و بسیاری معتقد اند که ایران این را به درستی دانسته که به دنبال مسلح نمودن دوستان سمت غربش در افغانستان می باشد و بدین ترتیب نمی تواند روابطی که آقای بهرامی آن را بیسابقه تصویر می کرد، در طولانی مدت به جا بماند. اظهارات اخیر صالح نمی تواند برای ایرانی ها خیلی مهم تلقی نشود و هم نظری با امریکایی ها را به نمایش نگذارد، چیزی که برای آقای بهرامی ازین بابت نگران کننده می باشد.

 

بینظیر در دوقدمی مرگ:

 بعد از چانه زنی های بسیاری که راه بینظیربوتو را به در برگشت به پاکستان باز کرد، حین ورود به ایالت آبایی اش (سند) وقتی مورد استقبال گرم اعضای حزبش قرار گرفت، با انفجار مهیبی روبرو گشت. اینکه هدف، خود بینظیر بوده که با ضد گلوله بودن موترش ازمرگ نجات یافت، در آن کسی شکی ندارد، اما درین حمله بیش از 130 نفر به قتل رسید و بیش از 500 نفر زخمی شدند که برای پیپل پارتی  بسیار گران تمام می شود. بینظیر، بازماندگان دشمن دیرینش (ضیاالحق) را متهم به این عمل نمود، درحالی که بسیاری القاعده و طالبان را عامل این انفجار می دانند. گمان میشود که درین انفجار به نحوی ارتش پاکستان دست داشته باشد و این اخطاریه ای بود برای او و حزبش که قدم سنجیده بردارد. بینظیر روزی برای به قدرت رساندن طالبان تلاش می کرد و ظاهراً او بود که پدر خوانده اش نصیرالله بابر را وظیفه داد تا با رهبری طالبان به حکومت شر و فساد در کابل پایان دهد. بینظیر بعد از یکی دو روز بار دیگر اعلان کرد که از سوی القاعده پیامی دریافت کرده که در آن تهدید به مرگ شده است ولی اظهار می دارد که ازین تهدیدها نمی ترسد و اعضای حزبش را به مقابله و شهامت بیشتر دعوت کرد.

 

کنفرانس سازمان ایکو درهرات برگزار شد:

 این سازمان اقتصادی که ده کشور آسیایی عضو آن می باشد، در چهار بخش مدیریت دارد و موقعیت خاص جغرافیایی افغانستان است که این پیمانها را وامیدارد تا به افغانستان توجه نمایند و آن را به عضویت شان درآورند. چون بدون موجودیت افغانستان درین پیمانها نمی توانند جنوب آسیا و آسیای میانه را وصل نمایند. اما آنچه از طرف افغانستان قابل بحث است، اینکه این دولت بی کفایت که فقط بیرونیان برایش سیاست و استراتیژی وضع می کنند، هرگز قادر به استفاده ازین پیمانها نمی باشد. فقط این اعضای این پیمانها می باشد که از موقعیت افغانستان سود می برند. همین حالا وسایل باربری ایران و پاکستان از کشور ما به عنوان معبری برای ترانزیت تجارتی شان استفاده می کنند، ولی هیچ وسیله ی افغانها حق ورود به ایران و پاکستان ندارد. افغانها همچنان نمی توانند از بندر کراچی در پاکستان به طور مناسب استفاده کنند. افغانها از مال التجاره هندی ها که به افغانستان می آید، کمتر از ده درصد مالیه می گیرند، درحالیکه هندی ها از تجار افغانی بیش از صد درصد مالیه اخذ می کنند. بسیاری از افغانها بدین باور اند که روزی "دوستان" امریکایی ما هم مثل "دوستان" روسی ادعای بازپسگیری پولهای کمکی شان را خواهند کرد و بدین ترتیب افغانستان بر تخته گروگان قرار داشته، قادر به بهره برداری ازین پیمان ها نمی باشد.

 

برخی از گروه ها منزوی نشوند:

 سرگئی لاوروف، وزیر خارجه فدراتیف روسیه که در چین سخن می گفت، اظهار داشت که در افغانستان برخی از گروه ها باید در قدرت بمانند و تجرید نشوند که این اظهارات به روشنی وضعیت افغانستان را در شرایط کنونی نشان داده، هر کشوری تلاش می نماید تا منافع خود را با وابستگان شان حفظ دارند. روسیه که میراث دار اتحاد شوروی سابق است، بعد از سقوط دولت نجیب، و مخصوصاً بعد از تشکیل امارت طالبان شدیداً از جبهه متحد شمال حمایت کرد و مقدار زیادی سلاح و مهمات در اختیار آن قرار داد. در آن وقت ایران، روسیه و هند در یک خط قرار داشتند، اما وضعیت جدید نشان می دهد که هند با امریکا نزدیک شده، از سیاست های آن کشور در افغانستان دفاع می کند ولی ایران و روسیه تا حدی در منازعات منطقوی تا هنوز هم پیمان می باشند. روسیه می خواهد تا پای امریکا در باتلاق آسیا بیشتر فرو برود و اگر گاهی صدایی در ضدیت با سیاست های امریکا می کشد، بسیار ضعیف و کمرنگ است. آخرین درخواست لاوروف نشان می دهد که چگونه تضادهای امپریالیستی و منطقوی در افغانستان گره خورده، حال که پلۀ قدرت به سوی طالبان دور می خورد به زودی فغان روس ها می بر آید.

 

یلداش، کدام تهدید؟

 طاهر یلداش یکی از مخالفان مهم بنیادگرای دولت ازبکستان است که اکنون با 1800 نفر جنگجوی ازبک زیر رهبری القاعده در منطقه میرعلی پاکستان زندگی می کند. این نیروی عظیم که از سال گذشته تا حال سه چند افزایش یافته نشان می دهد که ازبکستان در آینده با چلنج بزرگی رو به رو خواهد بود. این نیروی قوی گرچه چند ماه پیش در درگیری با بزرگان قبیلوی این منطقه حدود 200 تن خود را از دست داد، اما دولت پاکستان در برابر این نیرو همیشه تمکین کرده، با آن برخورد جدی ندارد. پاکستانی ها ادعا می کنند که با طالبان پاکستانی معاهده عدم تعرض بسته اند و  به خارجیان اجازه استقرار در سرزمینش را نمی دهند، اما وقتی درگیری میان جنگجویان محلی و یلداش رخ داد، دولت پاکستان بیطرفی خود را حفظ کرد، که این خود امیال استراتژیک پاکستان و حامیان بین المللی اش را در ازبکستان نشان می دهد. ازبکستان نیروهای امریکایی را به علت مداخله در امور آن کشور از خاکش راند و کسی باور ندارد که این راندن را امریکایی ها فراموش کرده باشند.       

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر

با درود .
از فرار یکی گفتی از زیر چوبأ دار ؟
یکی از قوماندانان ارشد طالبان که سه بار از زندان های افغانستان فرار کرده است در یک مصاحبه از کویته گفت :
نفر پای واز من آمد و ۱۵ هزار دالر به یک افسر وزارت امنیت داد و مرا از زندان با خودش برد .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد